به گزارش گزارشگران برتر زهرا بیگی نژاد پژوهشگر حوزه معماری و شهرسازی شهر از دیدگاه زنان به صورت های مختلف استکه باید تمام ابعاد ان مورد توجه قرار گیرد وی در ادامه گفتگو عنوان کرد
من هر روز از خیابانهای همین شهر عبور میکنم؛ شهری که دوستش دارم ، شبهای تهران را دیدهام که تاریکیاش برای بعضیها شاعرانه است، اما برای بسیاری از زنان، یعنی ترس از قدمهای پشت سر، سایهای بیصدا، یا خیابانی که چراغش سوخته است.شهر من زیباست، اما همیشه برای همه زیبا نیست.زنان بیش از مردان با محدودیت های فضایی ، ناامنی ، نبود دسترسی برابر و کمبودامکانات عمومی رو به رو هستند .از این رو بازاندیشی در طراحی فضاهای شهری با رویکرد جنسیت محور ، ضرورتی اجتماعی و انسانی است.
وی افزود : در دل این واقعیت تلخ، مفهوم معماری زنانه فقط یک نظریه دانشگاهی نیست، بلکه پاسخی است به تجربهی زیستهی میلیونها زن در شهر. زنانی که در پیادهروهای باریک و ناامن راه میروند، در پارکهایی مینشینند که نیمکتش درست زیر نور نیست، یا در ایستگاههای اتوبوسی منتظرند که حتی پناهی ندارد.اینها نه جزئیات ساده، بلکه تفاوت در نگاه طراح و تجربهی استفادهکننده است.
از نظر این پژوهشگر معماری : سالهاست که بیشتر شهرها با نگاه مردانه طراحی میشوند. معماران، برنامهریزان و مدیران شهری غالباً از زاویهای به فضا نگاه میکنند که نیازهای زنان در آن دیده نمیشودیا کمتر دیده می شود.اما واقعیت این است که زنان فقط استفادهکنندهی منفعل شهر نیستند؛ آنها ستونهای اصلی جامعهاند مادران، کارمندان، طراحان، معلمان، و شهروندانی که زندگی روزمرهشان قلب تپندهی شهر را زنده نگه میدارد. . روشنایی ناکافی، مسیرهای غیرقابل دید، نبود امکانات بهداشتی و حملونقل نا ایمن، باعث میشود بخش بزرگی از زنان شهر، بهویژه در ساعات غروب و شب، عملاً از حضور در فضای شهری محروم شوند.در چنین شرایطی، طراحی شهری تنها یک کار فنی نیست؛ بلکه اقدامی برای بازگرداندن حق حضور برابر در شهر است.
بیگی نژاد در ادامه گفت : با این حال، زنان هنوز در طراحی شهری سهم واقعی ندارند. حضورشان در مدیریت شهری کم است، نظرشان در برنامهریزی شنیده نمیشود و حتی احساسشان از فضا نادیده گرفته میشود.اما مگر میشود از امنیت، آرامش و تعامل اجتماعی صحبت کرد و نیمی از جامعه را کنار گذاشت؟ حضور زنان در عرصه معماری و شهرسازی، صرفاً به معنای افزایش تعداد مهندسان زن نیست، بلکه به معنای ورود زاویهی دیدی تازه است؛ زاویهای که درک بهتری از احساس امنیت، دسترسی، آسایش و نیازهای اجتماعی دارد.زنان معمار در پروژههای شهری اغلب به مسائلی توجه میکنند که از چشم بسیاری از طراحان مرد پنهان مانده است؛ مانند نور طبیعی در مسیرهای فرعی، نقاط کور در پیادهروها، طراحی نیمکتها و مبلمان شهری متناسب با مادران و سالمندان، یا ضرورت ایجاد فضاهای عمومی چندمنظوره برای تعامل اجتماعی امن.
طراحی ایمن با معماری زنانه
امنیت شهری فقط با دوربین و گشت انتظامی تأمین نمیشود.امنیت یعنی نور کافی در مسیر پیادهرو، دید باز در ورودی ساختمان، نیمکتهایی که زیر نور و در میدان دید عمومیاند، و طراحی فضاهایی که گفتوگو را ممکن میکند، نه پنهان شدن را. امنیت شهری برای زنان با وجود لایههای معماری و طراحی جاری شود و در واقع، شهر ایمن برای زنان، شهری ایمن برای همه است.
زن معمار وقتی طراحی میکند، به جای فقط نقشه، به تجربه فکر میکند.او میداند کودکی که کنار مادرش راه میرود، یا زنی که بعد از غروب از محل کار به خانه میرود، چه حسی دارد.معماری زنانه یعنی درک جزئیات انسانی یعنی طراحی شهری با قلب، نه فقط با خطکش.
برابری جنسیتی با نگاه زنانه
معماری جنسیتمحور به معنای تبعیض مثبت نیست؛ بلکه به دنبال عدالت جنسیتی است. عدالت جنسیتی یعنی طراحی شهر به گونهای که همهی گروهها زن، مرد، سالمند، کودک یا فرد دارای معلولیت به یک اندازه احساس تعلق، امنیت و مشارکت داشته باشند.این نگرش، بهویژه در بازآفرینی شهری و نوسازی بافتهای فرسوده، اهمیت دوچندان دارد؛ چرا که بازطراحی فضاهای قدیمی فرصتی است برای بازتعریف روابط انسانی در شهر.
اگر شهرها را از نو بسازیم، باید آنها را از نگاه زنانه بفهمیم.این نگاه، پر از جزئیات است؛ از جای درختی که سایهاش امنیت میدهد، تا نیمکتی که کنار مسیر روشن گذاشته شده، تا مسیری که مادر و کودک بتوانند راحت در آن حرکت کنند.در بازآفرینی بافتهای فرسوده نیز، حضور زنان در تصمیمگیری باید پررنگتر شود؛ چرا که بازآفرینی فقط بازسازی دیوار نیست، بازسازی زندگی است.
شهری برای همه
و در خاتمه زهرا بیگی نژاد گفت : امروز شهرهای ما به معمارانی نیاز دارند که نهتنها نقشه میکشند، بلکه «روایت حضور انسان» را میفهمند.زنان معمار با درک عمیقتری از جزئیات زندگی روزمره، میتوانند شهرهایی طراحی کنند که در آن ترس جای خود را به امنیت، اضطراب را به آرامش و انزوا جای خود را به تعامل اجتماعی بدهد.
شهر عادلانه، شهری است که زنان در آن احساس امنیت، آرامش و تعلق کنند.اگر زنان در طراحی، مدیریت و سیاستگذاری شهری حضور فعال داشته باشند، بسیاری از بحرانهای اجتماعی مانند ناامنی، انزوا، اضطراب و بیاعتمادی کاهش مییابد.شهر زنانه، شهر لطیفتر، امنتر و انسانیتر است؛ شهری که در آن، تاریکی هم معنا دارد، اما ترس نه.
























