بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران پس از رد طرح پیشنهادی روسیه و چین، نقطه عطفی در رقابتهای ژئوپلیتیک خاورمیانه و شکلی از قائلههای نظم جهانی به شمار میآید. این اقدام دامنه گزینههای تهران را محدودتر کرده و احتمال واکنشهای نامتقارن ایران را افزایش میدهد.
تنگه هرمز که حدود یک پنجم نفت جهان از آن عبور میکند، همچنان اهرم کلیدی ایران در این میدان است. تهران بدون نیاز به بستن کامل این تنگه، میتواند با افزایش بازرسیها و پیچیدهسازی مسیرهای کشتیرانی، هزینههای حمل و نقل و قیمت انرژی در بازار جهانی را افزایش دهد؛ اقدامی که پیام مهمی به غرب و جهان جنوب میرساند و نشاندهنده قدرت ایران در مقابله با تحریمهاست.
حدود ۸۰ درصد از نفت صادرشده از خلیج فارس به شرق آسیا میرود و این منطقه نخستین متاثر از هرگونه اختلال در تنگه هرمز خواهد بود؛ تأثیراتی که میتواند زنجیرههای تأمین صنعتی و روند احیای اقتصادی پس از کرونا را پیچیدهتر کند.
از سوی دیگر، تجارت غیرنفتی میان ایران و چین در سال ۲۰۲۴ به بیش از ۳۴ میلیارد دلار رسید و قراردادهای بزرگی در حوزه انرژی خورشیدی میان دو کشور منعقد شده است. این ارقام نشان میدهد که با وجود تحریمها، همکاری اقتصادی تهران و پکن همچنان پایدار است، هرچند تعادل آن به نفع چین حرکت میکند.
برای چین، تصمیم به گسترش سرمایهگذاری در ایران معنای تضمین ثبات شریک راهبردی خود و ایجاد بدیلی برای نظم غربمحور را دارد که همسو با چشمانداز کشورهای بریکس و تلاش برای کاهش وابستگی به دلار است. اما درنگ و تردید پکن ممکن است باعث شود خلیج فارس بیش از پیش تحت نفوذ آمریکا قرار گیرد و این موضوع در تضاد با منافع استراتژیک چین خواهد بود.
در این میان، وضعیت تنش و رقابت در منطقه به نقطهای حساس رسیده که فراتر از مسئله انرژی و تحریمها است و موضوع تعیینکننده، رقابتی عمیقتر میان نظم تکقطبی رو به زوال و نظم چندقطبی در حال ظهور است.
براساس تحلیلها، تهران در ماههای آتی با اتخاذ سیاستی مرحلهای، ضمن افزایش هزینههای احتمالی در تنگه هرمز، از پکن و مسکو درخواست تعهد و حمایت راهبردی بیشتری خواهد داشت که نتیجه آن بر تحولات نظم جهانی اثر مستقیم خواهد گذاشت.
در نهایت، پیام شورای امنیت و وضعیت فعلی بمثابه هشداری برای معادلات جهانی است؛ در حالی که ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای جغرافیایی و راهبردی خود نقش مهمی در معادلات منطقهای و جهانی ایفا میکند، چین نیز آزمونی حساس پیش رو دارد که میتواند ثبات انرژی را تضمین یا به چرخهای از وابستگیهای منطقهای تبدیل شود.
























