دهه شصت، یکی از صادقانهترین دورههای تاریخ رسانه در ایران بود. رسانه در آن دوران نه تنها ابزار اطلاعرسانی، بلکه پناهگاه دل و جان مردم بود. در روزگاری که کشور درگیر جنگ، کمبود و بحرانهای اجتماعی پس از انقلاب بود، رادیو و تلویزیون در قامت معلمی مهربان ظاهر شدند؛ معلمی که ارزشها را درس میداد و اخلاق را زنده نگه میداشت.
صبحها با صدای گرم محمود شهریاری و آتشافروز در برنامهی پرخاطرهی «سلام صبح بخیر» آغاز میشد. برنامهای که بیش از یک برنامه، حس زندگی و امید را به خانهها میآورد. گویندگان با لحنی پدرانه و صمیمی، مردم را به کار، دعا و لبخند دعوت میکردند. در کنار آن، «تقویم تاریخ» با نریشنی کلاسیک و ماندگار، دانستههای تاریخی را با چاشنی ادب و احترام به مردم هدیه میداد.
در همان دوران، هرمز شجاعیمهر و فاطمه بیدمشکی با اجرای برنامهی پرطرفدار «خانه و خانواده»، صبحهای مردم را به محفل آرام گفتوگو و همدلی تبدیل کرده بودند. آنان با زبانی ساده، اما مؤثر از مسائل تربیتی، روابط خانوادگی و ارزشهای دینی سخن میگفتند. برنامهای که بسیاری از مادران و پدران ایرانی، آن را به عنوان مرجع فرهنگی و تربیتی خود میشناختند.
رادیو در عصر خود، بیش از هر زمان دیگری، مدرسه انسانسازی بود. برنامههایی نظیر «صبح جمعه با شما» با صدای منوچهر نوذری، و طنزهای دلنشینش، خنده را به دل مردم خسته از جنگ میآورد. شوخیهای این برنامه با وجود طنز بودن، هرگز از مرز اخلاق عبور نمیکردند. سعید توکل در برنامه «جدی نگیرید» با خلق کاراکترهایی چون جانعلی ملاتآبادی و سق سیاه، نقد اجتماعی را در قالب طنز پاک و آموزنده عرضه میکرد؛ طنزی که هدفش اصلاح بود نه تمسخر.
کودکان و نوجوانان نیز سهم خود را از رسانه داشتند. مجید قناد با برنامهی «از مدرسه تا مدرسه»، کودکان را با ارزشهای جمعی، آموزش، همکاری و شادی آشنا میکرد. در عصر بدون فضای مجازی، برنامههای کودک نه وسیله سرگرمی صرف، بلکه پلی برای تربیت بودند. سریالهای محبوبی چون خانه مادربزرگه، آیینه، و بازم مدرسهام دیر شد با بازی ماندگار اکبر عبدی، پیامهای اخلاقی را در قالب داستانی دلانگیز منتقل میکردند.
در حوزه سریالها، آثار فاخر دهه شصت و هفتاد همچون سلطان و شبان، هزاردستان، و پخش سریال خارجی اوشین در شبکه دو، همگی در خدمت اندیشه و ارزش بودند. اوشین برای ایرانیها فقط یک سریال نبود؛ نمادی از صبر، فداکاری و تلاش زن در برابر سختیهای زندگی بود. رسانه، فرهنگ را میساخت، و ارزش را ترویج میکرد، بیآنکه نیازی به زرقوبرق یا اغراق داشته باشد.
در مجموع، دهه شصت و اوایل هفتاد، دوران طلایی رسانهای بود که در میان بحرانها، مأموریت فرهنگی و دینی خود را با صداقت ایفا کرد. رسانه در آن روزها، صدای مردم بود، نه صدای بازار.
























